سلام، این آخرین مطلبیه که توی وبلاگم می زارم..........
سخت خدافظی ولی هر آغازی یه پایانی داره
وبلاگم امروز به پایان میرسه توی این چند وقت واسه این وب خیلی زحمت
کشیدم اگه راستشو بخواین خودم تا حالا به بعضی از موارد درباره نماز
رعایت نمیکردم و اونو سبک میشمردم در طول این مدتی که این وبو
می نوشتم خیلی از مطالبو تازه یاد گرفتم و خیلی اطلاعات جدیدیو به
دست آوردم.........
از همه دوستانی که تا امروز با نظراتشون بهم دلگرمی میدادن ممنونم
امید وارم با این وب تونسته باشم روی کسایه دیگه تاثیری داشته باشه
و تثقدیمش میکنم به همه بیمارایی که حتی توی بیماری و بد ترین شرایط
هم نمازشان را می خوانند
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست
پایان
در پایان تاکید می کنیم ، که نماز ، با همه عظمتی که دارد ، فرع بر معرفت است و نماز بدون نور معرفت خدا و نار عشق او، ارزش و اثر چندانی نخواهد داشت، بلکه گذاشتن نام نماز بر آن ، نوعی مجاز است و بر چنين نمازگزاري بايد قبل از مرگ، نماز ميت خواند. « قال الصادق علیه السلام: ما اعلم شیئا بعد المعرفه افضل من هذه الصلاه»صادق آل محمد علیه و علیهم السلام در باب ارزش معرفت و خداشناسي می فرمایند :
اگر مردم بدانند آنچه را که در « معرفه الله » و شناخت خدا هست (از تعالی روح و کرامت نفس) هرگز چشم نمی دوزند به آنچه که دشمنان ، از آن برخوردارند؛ از زندگی (پرزرق و برق) دنیا و نعمتهای (جالب و دلربای) آن که همچون شکوفه بهاری می درخشند اما ناپایدارند .
و دنیای آنان در نزد اینان، کم ارج تر می شود از آنچه پا بر آن می گذارند و می گذرند! و متنعّم به « معرفت خدا» می گردند و از آن ، لذتها می برند همانند لذت آنکس که همیشه در باغ های بهشت با دوستان خدا بوده است .
زیرا شناخت خدا مایه انس از هر وحشتی و یار غمگسار در هر تنهائی و مایه روشنایی در هر ظلمتی و موجب قوّت و نیرو در هر ضعفی و شفابخش از هر دردی است. ( لو یعلم الناس ما فی فضل معرفه الله تعالی ما مدّوا اعینهم الی ما متع به الاعداء من زهره الحیوه الدنیا و نعیمها و کانت دنیاهم اقل عندهم مما یطؤونه بارجلهم و لنعّموا بمعرفه الله تعالی و تلذّذ مَن لم یزل فی روضات الجنان مع اولیاء الله . إنّ معرفه الله انس من کل وحشه و صاحب مِن کل وحده و نور مِن کل ظلمه و قوه من کل ضعف و شفاء مِن کل سقم ) البته معرفت غیر از حفظ کردن اصطلاحات و اندوختن اطلاعات است ، به عبارت دیگر معرفت ، دارایی است نه دانایی، بینش است نه دانش، دیدن است نه دانستن. و یا به تعبیر دیگر دانشی است که در عمق جان جای گرفته و انسان را به عمل وا دارد.
« پس اي عزيز؛ دامن همت به كمر زن و دست طلب بگشاي و با هر تعب و زحمتي است حالات خود را اصلاح كن و شرائط روحيه نماز اهل معرفت را تحصيل كن و از اين معجون الهي كه با كشف تامّ محمدي ( صلي الله عليه و آله و سلم ) براي درمان تمام دردها و نقصهاي نفوس فراهم آمده است استفاده كن و خود را تا مجال است از اين منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عميق بُعد از ساحت مقدس ربوبيت جلّ وعلا كوچ ده ومستخلص كن و به معراج وصال و قرب كمال خود را برسان كه اگر اين وسيله از دست رفت وسائل ديگر منقطع است : « إن قبلت قبل ما سواها و إن ردّت ردّ ماسواها ».
لطیفه۱:
شخصی صبح به مسجد آمد که نماز بخواند و عجله داشت ،اتفاقا امام جماعت هم به بعد از سوره ی حمد سوره نوح را شروع کرد .چون به اینجا رسید که (انا ارسلنا نوحا)یعنی ما نوح را فرستادیم ....مابقی آیه یادش رفت و سکوتش رفت و سکوتش طولانی شد.آن شخص طالقت نیاورد و گفت :ایها القاری اگر نوح نمی رود دیگری را بفرست و ما را رها کن.!
لطیفه۲:
شخصی پس از یک ماه گرسنگی که سخت ناتوان و لاغر شده بود ،برای رویت ماه در شب عید فطر به روی بام رفته بود،وقتی پس از زحمت زید رویت نصیبش شد و هلال ماه را به شاعر نازک و نزار ،چون آبروی دلدار دید،خطاب به آن چنین گفت:مگر لازم بود خود و مردم بیچاره بدین صورت در آوردی؟!
ببخشید یه جوری خودتون رو قلقلک بدبد و کمی بخندید.!
لطیفه۳:
:به شخصی که در نماز جماعت شرکت نمی کرد ،گفتند چرا در نماز جماعت شرکت نمی کنی ؟
گفت قران می فرماید :(ان الصلاه تنهی عن الفحشاءو المنکر)!